“
۱-۲- بیان مسئله:
بازاریابی یک وظیفه مدیریتی است. بازاریابی بر رسیدن به اهداف مشتریان در کنار رسیدن به اهداف سازمان تأکید دارد. بازاریابی با درک نیازهای مشتریان، توسعه محصولات و خدمات برای رفع این نیازها، قیمت گذاری کارای محصولات و خدمات، اطلاعرسانی به مشتریان در مورد قابلیت دسترسی به این محصولات و خدمات، تحویل کارا و اطمینان از رضایتمندی در طول و بعد از فرایند مبادله همراه است. بنابرین بازاریابی باید یک جزء ضروری در شرکتها باشد. بازاریابی، فرایند پاسخگو برای شناسایی، پیش بینی و برآورده ساختن سودآور نیازهای مشتریان است. با این شیوه سازمان قادر خواهد بود محصولات یا خدمات خود را مطابق با نیازهای مشتریان قرار دهد و نه اینکه چیزی را تولید کند و انتظار رسیدن مشتریان را داشته باشد(شاوپنگ[۱] و هوی مینگ[۲]،۱۹۹۷).
آمیخته بازاریابی، مسیر عملکرد سازمان را با بهره گرفتن از یک سری متغیرهای قابل کنترل در محیطی که عوامل غیر قابل کنترل زیادی دارد(بازار خارجی)، مشخص می کند (بنت[۳]،۱۹۹۷). با توجه به ماهیت خاص خدمات آموزشی (کاتلر[۴] و فاکس[۵]، ۱۹۹۵)، مجموعه ای از هفت ابزار بازاریابی: محصول[۶]، قیمت[۷]، مکان[۸]، ارتقا[۹]، فرآیندها[۱۰]، تجهیزات فیزیکی[۱۱]، و مردم[۱۲] پیشنهاد داده اند. محققان و پژوهشگران دیگری نیز به بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی در دانشگاه و نقش آنها در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانش آموزان پرداختند.
دانشگاهها امکانات و شرایط خاصی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز می کند. بنابرین دانشگاهها باید سعی در شناخت آمیختههای بازاریابی مناسب در دانشگاه در جهت جذب دانشجو داشته باشند و می توانند با شناخت آمیختهها و استفاده بهینه از این آمیختهها در محیط متلاطم و رقابتی در زمینه جذب دانشجو پیروز میدان باشند.
دانشگاه های جهان برای جذب بیشتر دانشجویان از ابزارهایی نظیر بهره گیری از دانش مدیریت، تبلیغات و به کارگیری روشهای پیشرفتهی بازاریابی استفاده میکنند و تحقیقات برای جذب بیشتر دانشجو در جهان با شتابی پرهیاهو در جریان است. در دانشگاه های ایران و از جمله دانشگاه ایلام هنوز مدیران و مسؤلین دانشگاه به اهمیت آمیختههای بازاریابی برای جذب دانشجو و موفقیت در محیط بازار رقابتی پی نبردهاند، و در این زمینه تلاش چندانی انجام نمیدهند. در صورتی که اگر نقش آمیختهها در دانشگاه شناخته شود، دانشگاه های کشورمان و از جمله دانشگاه ایلام می توانند به سطح پیشرفتهترین دانشگاه های جهان برسند. این امر یک مسئله مهم و نیازمند توجه جدی میباشد. از طرفی فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجو می تواند با توجه به شرایط مکانی و زمانی از عواملی تأثیرگذار باشد و کیفیت آن نیز بر حسب نحوه و میزان جستوجوی اطلاعات درباره دانشگاه های مختلف می تواند متفاوت باشد. از آنجایی که جستوجوی اطلاعات درباره دانشگاهها می تواند گامی مهم در کسب موفقیت تحصیلی و شغلی فرد باشد، بررسی این مسئله در جامعه ما در خصوص داوطلبان ورود به دانشگاهها، به عنوان قشر عظیمی که در حال تصمیم گیری در باره آینده حرفهای خود هستند، بسیار حائز اهمیت است. در این تحقیق به بررسی این مسئله پرداختهایم که دانشجویان برای انتخاب دانشگاه تا چه حد به آمیختههای بازاریابی توجه میکنند. بنابرین رتبه بندی و نقش اجزای آمیخته بازاریابی از حیث میزان تأثیرگذاری در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام بررسی شده است.
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق:
محیط آموزش عالی به طور فزایندهای رقابتی شده است و مؤسسات مجبورند برای جذب دانشجویان در بازاریابی ثبتنام رقابت کنند(مارینگ[۱۳]،۲۰۰۶). همراه با رقابتی شدن دانشگاهها در امر جذب دانشجو اعم از سطح ملی و بین المللی، بسیاری از دانشگاه های جهان در صدد برآمدهاند تا سلائق داوطلبان خود را شناسایی و بر اساس آنها برای دانشگاه برنامه ریزی کنند. این موضوع با رشد و توسعه دانشگاه های جهان اهمیت قابل ملاحظهای یافته است. دانشگاه های جهان برای جذب بیشتر دانشجویان از ابزارهایی نظیر بهره گیری از دانش مدیریت، تبلیغات و به کارگیری روشهای پیشرفتهی بازاریابی استفاده میکنند و تحقیقات برای جذب بیشتر دانشجو در جهان با شتابی پرهیاهو در جریان است. این امر یک مسئله مهم و نیازمند توجه جدی میباشد.
دانشگاه های مختلف (دولتی، پیامنور، غیرانتفاعی، دانشگاه آزاد، دانشگاه علمی کاربردی) هر کدام به نوعی سعی در جذب افراد بیشتری در درون سیستم خود دارند تا از مزایای حاصل از طرف دولت و از طرف متقاضیان بهرهمند شوند(نفیسی،۱۳۸۰). در این کشاکش، دانشگاهی برنده خواهد شد که از ابزارهای بازاریابی به نحو شایستهای استفاده کند.
در ایران هنوز دانشگاهها به طور جدی به این امر نپرداختهاند؛ زیرا دانشگاه های ایران هنوز از مخاطبینی برخوردارند که پشت درهای دانشگاه خود را برای کنکور آماده میسازند. این امر مهمترین مسئله تحقیق حاضر و برطرف شدن شکاف دانشی موجود میان سیستمهای دانشگاهی ایران در مقایسه با نظامهای دیگر کشورهای جهان ضرورت تحقیقی با این عنوان را تشکیل میدهد. لذا به عنوان ضرورت این تحقیق باید ذکر شود که مهمترین بهرهبرداران نتایج تحقیق حاضر دانشگاههایی هستند که نتایج این پژوهش برای آنها اهمیت دارد تا با بهره گرفتن از آن به مقابله با تهدیدات بیرونی و شناخت نقاط ضعف خود به منظور تبدیل آنها به فرصت و نقاط قوت اقداماتی را انجام دهند.
۱-۴- اهداف تحقیق:
۱-۴-۱- اهداف کلی:
۱- شناسایی میزان تأثیر اجزای آمیخته بازاریابی در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۲- رتبه بندی میزان تأثیر اجزای آمیخته بازاریابی در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۱-۴-۲- اهداف جزئی:
۱- شناسایی میزان تأثیر قیمت گذاری در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۲- شناسایی میزان تأثیر مکان در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۳- شناسایی میزان تأثیر ترفیع در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۴- شناسایی میزان تأثیر تجهیزات فیزیکی در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام
۵- شناسایی میزان تأثیر محصول در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام .
۶- شناسایی میزان تأثیر فرایند (رویه ها) در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۷- شناسایی میزان تأثیر افراد (اساتید و کارکنان دانشگاه) در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام.
۱-۵- سؤالات تحقیق:
۱-۵-۱- سؤالات کلی:
۱- میزان تأثیر اجزای آمیخته بازاریابی در فرایند انتخاب دانشگاه توسط دانشجویان در دانشگاه ایلام چگونه است؟
“
“>
۴-ارزیابی راه حل های جایگزین: وقتی که همه راه حل ها ایجاد شدند موقع ارزیابی تاثیر بالقوه هر کدام از آن ها در حل مسئله فرا میرسد. هر راه حلی بر اساس چهار معیار زیر ارزیابی می شود:
الف)آیا این راه حل، خواسته مشخص شده در عبارت «چگونه» را تحقق می بخشد؟ برای این که راه حل جایگزین در حل مسئله مؤثر باشد باید قادر به تحقق خواسته برآورده نشده ای که مشخص شده است باشد. بنابرین موقع ارزیابی یک راه حل فرد باید ظرفیت آن را جهت دست یابی به هدف مشخص شده در عبارت«چگونه …» درنظر بگیرد.
ب)آیا این راه حل نسبت به خواسته های دیگران حساس هست؟ قاطعانه رفتار کردن به این معنی است که افراد خواسته های دیگران و خواسته های خودشان را در نظر داشته باشند. اگرچه همواره ارضاء خواسته های دیگران امکان پذیر نیست ولی راه حلی که سعی دارد نسبت به افرادی که با مشکل مربوط هستند، حساس باشد در دراز مدت مؤثر خواهد بود. راه حلی که خواسته های دیگران را در نظر نمی گیرد معمولاً در نظر گرفته نمی شود مگر آن که تعدیل گردد.
ج)آیا این راه حل از لحاظ قانونی و اجتماعی مورد پذیرش است؟ به هنگام حل مسئله مردم اغلب به روش های جدید روی می آورند و ممکن است رفتارهایی را مدنظر قرار دهند که از لحاظ قانونی و اجتماعی مورد پذیرش نیستند. بنابرین باید در جستجوی راه حلی بود که از نظر اجتماعی مقبول تر باشد. هر راه حل جایگزینی که قانون رسمی را نقض نماید مورد پذیرش نیست و در نظر گرفته نمی شود.
د)آیا این راه حل در حد نیرو و توانایی شما قرار دارد؟ این معیار ارزیابی نیز از فهرست صفت اصل راهنمای حل مسئله برگرفته شده و قبلاً در ارزیابی عبارت،«چگونه…» از آن استفاده شده است. مردم اغلب راه حل هایی را مشخص میکنند که عملی ساختن آن ها در محدوده توانایی و نیروی آن ها قرار ندارد. چنین راه حل هایی به دلایلی که قبلاً اشاره شد محکوم به شکست هستند(دیزوریلا و نزو، ۲۰۰۷).
۵-تصمیم گیری:
وقتی که هر کدام از راه حل های جایگزین بر اساس چهارمعیار مشخص شده ارزیابی شدند، فرد اطلاعات عینی خوبی جهت انتخاب راه حلی را دارد که بیشترین ظرفیت تاثیرگذاری را دارد. برای انجام این کار به روش ساختار یافته دو مرحله زیر توصیف می شود:
الف)از آنجایی که هر راه حل مؤثر واقعی چهارمعیار مورد استفاده جهت ارزیابی راه حل های جایگزین را تحت پوشش قرار میدهد، بنابرین هر راه حل که نتواند این کار را انجام دهد حذف می شود.
ب)اگر یک راه حل هر چهار معیار را تحت پوشش قرار دهد، راه حلی را انتخاب کنید که بهترین وجه این چهار معیار را تحقق بخشد. برای مثال یکی از راه حل ها ممکن است هم خواسته های همه را به طور مؤثری برآورده سازد و هم این که اجرای آن راحت تر از راه حل های دیگر باشد. بعضی اوقات انتخاب یک راه حل از بین چندین راه حل با کیفیت مشکل است. وقتی مبنایی برای پیشبینی برتری یکی از دو یا سه انتخاب بالقوه وجود ندارد، معتدل ترین تصمیم ممکن است انتخاب همگی آن ها باشد. سپس وظیفه شخص این است که مشخص کند که آیا آن ها را همزمان اجرا کند یا به طور متوالی(گاردینو[۹۸]، ۲۰۰۹).
۶-اجرای راه حل:
زمانی که راه حل تدوین گردد، زمان اجرای آن فرا میرسد. از آنجایی که این کار ممکن است مستلزم کمی برنامه ریزی باشد، در این مرحله تمرین تحت نظارت آموزش مهارت ها مفید واقع می شود. یعنی فرد میتواند آنچه را که میخواهد بگوید و انجام دهد، برنامه ریزی کند و این کار را در پیش یک متخصص که بازخورد ارائه میکند، نشان دهد. وقتی که موثرترین افکار و اعمال بازگویی و اجرا شدند، فرد بهتر میتواند رفتارهای توصیف شده را در موقعیت زندگی واقعی انجام دهد(هاگا[۹۹]، ۲۰۱۲).
۷-تحقیق اثر راه حل:
بعد از اینکه راه حل جایگزین اجرا شد، تأیید این موضوع که آیا این راه حل طبق برنامه اجراء شده یا نه و این که آیا راه حل مورد نظر چهار معیار سنجش را طبق انتظار و تحت پوشش قرار داده یا نه، مهم است(هاگا و فاین، ۲۰۱۳).
فرایند حل مسئله همانند فرایند تفکر، کاملاً تحت تأثیر فرایند یادگیری است، یعنی فرد از اطرافیانش در طول زندگی یاد میگیرد که چه چیزهایی را مسئله تلقی کند و کدام یک از آن ها را آسان و ساده و کدام یک را دشوار و پیچیده بخواند. همچنان که یاد میگیرد که چگونه با مسائل مختلف، مواجه شود و با چه روشها و شیوه هایی به حل آن ها بپردازد و حتی کیفیت تفسیر و توجیه مسائل را از اطرافیان خود (خانواده، مدرسه، جامعه) می آموزد. بنابرین، درباره چگونگی حل مسئله نیز همانند چگونگی یادگیری با نظریه های مختلف، مواجه میشویم که می توان همه آن ها را در سه گروه خلاصه کرد از این قرار:
نظریه های محرک-پاسخ و تداعی[۱۰۰]:
این نظریه ها که در ضرورت فرایند ارتباط میان محرک-پاسخ مشترک اند حل مسئله را، همانند هر نوع تفکر، کنشی می دانند از تداعی ها یا روابطی که در تجربه موجود زنده تشکیل شده اند. در این نظریه ها، دو مفهوم کلیدی وجود دارد: یکی مفهوم میانجیگری یا وساطت است که فرایند اشاره ای (یک رمز، یا زبان به معنای اعم، یک فکر) میباشد و یک محرک را به یک پاسخ مرتبط میکند. همچنین سبب می شود که ما یک مفهوم، مانند «کتاب» را، به سایر انواع مشترک با آن «تعمیم» دهیم. به بیان دیگر، علامت یا رمزی مانند کلمات، محرکهای گوناگون را به همدیگر و به پاسخها مربوط میکنند. مفهوم کلیدی دوم در نظریه های S-R سلسله مراتب خانواده عادت است به این معنا که یک محرک، چند یا چندین پاسخ متفاوت را برمی انگیزد. مثلاً وقتی یک نفر با مسئله ای (محرکی) مانند باز نشدن در خانه اش مواجه می شود به انواع پاسخها از قبیل: تکان دادن در، جابه جا کردن کلید در، دنبال ابزاری رفتن، از رهگذری کمک خواستن، و… متوسل می شود تا سرانجام، به حل مسئله (باز کردن در خانه) موفق می شود(هانسون و مینتز[۱۰۱]، ۲۰۱۴).
نظریه های گشتالت و شناختی:
نظریه های گشتالتی، «ادراک» را مفهوم کلیدی در حل مسئله میداند و بینش یا بصیرت را مورد تأکید قرار میدهد. نظریه های شناختی نیز فرایندهای ذهنی شخص را در حل مسئله، مهم تر و اساسی تر از اشارات محیطی میداند(هاگا و فاین، ۲۰۱۳).
۳-نظریه های خبرپردازی و همانندنگاری کامپیوتر
“
“>
پاسخگویی عمومی: پاسخگویی در مورد قراردادهای عمومی.
۱- پاسخگویی به عنوان یک ابزار کنترل: اکثر دولت ها در شرایطی به سر میبرند و در بستری حکومت میکنند که باید نسبت به تقاضاها و خواسته های روز افزون شهروندان، تشکل ها، نهادها و نیز ابهامات رسانه های جمعی پاسخگو باشند. به این معنا دولت موظف به برآورده کردن نیاز آن ها و تشریح و توجیه اقدامات و تصمیمات خود برای شهروندان، نهادهای جامعه مدنی و رسانه ها است. در این وضعیت پاسخگویی به عنوان ابزاری برای کنترل دولت و کارگزاران دولتی محسوب می شود.
۲- پاسخگویی به عنوان تضمین استفاده صحیح از منابع عمومی: یکی از مهم ترین جنبههای پاسخگویی این است که، مردم مطمئن شوند که کارگزاران در به کارگیری و استفاده بهینه از منابع عمومی از حدود قوانین موضوعه و ارزش های عمومی عدول نمی کنند. از این رو نمایندگان منتخب مردم در مجالس قانون گذاری از سوی آن بر کاربرد منابع ملی نظارت میکنند.
۳- پاسخگویی به عنوان ابزاری برای بهبود خدمات دولتی: نظارت بر قدرت و تضمین کاربرد صحیح منابع عمومی، اغلب جنبههای منفی و تنبیه پاسخگویی را به ذهن متبادر میکنند. در حالی که پاسخگویی به ابزار پیشرفت و بهبود مستمر خدمات دولتی اشاره دارد. این جنبه از پاسخگویی نوعی فرایند یادگیری نیز تلقی می شود (واعظی وآزمندیان، ۱۳۹۰).
۲-۳-۷ تفاوت مسئولیت و پاسخگویی
در ادبیات واژه های مسئولیت و پاسخگویی اغلب به صورت مترادف به کار می رود و تعاریف شان اختلاف کمی با هم دارد. پاسخگویی تمایل دارد که به واسطه و نظارت بیرونی دلالت داشته باشد در حالی که مسئولیت تا حد زیادی تری به اخلاقیات و نظارت درونی دلالت دارد. مفهوم پاسخگویی همراه با تخصصی کردن نقش ها اهمیت پیدا میکند. متصدی هر شغل به پیامدهای خوب یا بد وابسته به وظیفه خود از جنبه بیرونی پاسخگو و از جنبه درونی مسوول است (محبوبی و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۳-۸ پاسخگویی به تغییرات محیطی
پاسخگویی را برای اولین بار فری[۶۶](۱۹۹۸) این گونه تعریف کرد:
پاسخگویی توانایی یک سازمان برای جمع آوری اطلاعات از محیط کسب و کار و تشخیص و پیشبینی تغییرات و پاسخ به آن و سپس بازیابی خود پس از تغییرات است.
به عبارت دیگر در این تعریف پاسخگویی توانایی شناسایی تغییرات و واکنش سریع به آن ها و بازگشت به حالت بهینه خود بعد از واکنش به تغییرات است.
تعابیر دیگری از پاسخگویی مطرح شده که عبارتند از: توانایی پاسخ به تغییر در نیازهای مشتریان یا شرایط بازار.
توانایی عکس العمل در برابر رویدادهای مهم، فرصت ها یا تهدیدات در چارچوب زمانی مناسب. توانایی یک سیستم جهت دستیابی به اهداف با توجه به وجود آشفتگی ها (عطافر، مهدیه نجف آبادی، ۱۳۹۲).
شکل۲-۱ ساختار پاسخگویی (به اقتباس از عطافر و نجف آبادی، ۱۳۹۲)
این شکل، برخی مفاهیم کلیدی مربوط به پاسخگویی را نشان میدهد.یکی از مهمترین این مفاهیم چابکی سازمانی است. مطابق ساختار پاسخگویی هر تغییر در محیط باعث ایجاد فشارهایی بر سازمان می شود و این فشار میتواند در یک بازه زمانی یعنی از زمان تشخیص تا مشاهده تاثیر واکنش ها، بر توانایی سازمان در بهره گیری از فرصت ها تاثیر بگذارد در این شرایط نخست خط عملکرد مورد نیاز(خط چین) شناسایی و ترسیم شده است. این خط عملکردی مربوط به زمانی است که تغییرات محیطی رخ نداده است و زمانی که یک تغییر در محیط شناسایی می شود لازم است ماهیت تغییر ارزیابی و شناخته شود. سازمان باید نیاز به پاسخ به تغییر را تعیین کند و اگر این نیاز وجود دارد، مناسب ترین پاسخ از گزینه های موجود را مشخص نماید. حرکت از کشف تغییر به سمت تصمیم گیری درباره پاسخ، بخش ادراکی فرایند تغییر را تشکیل داده و از جمله مهم ترین کارکردهای مدیریت استراتژیک محسوب می شود (عطافر و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۳-۹ پاسخگویی به محیط
با توجه به مطالب بیان شده در این پژوهش سعی میگردد به پاسخگویی سازمانها به محیط از جمله دانشگاه به عنوان یک سازمان بسیار اثر گذار در جامعه پرداخته شود. چرا که موضوعی است که در بین تحقیقات کمتر توجهی به آن شده حال آنکه یکی از مباحث بسیار پر اهمیت راجع به هر سازمانی و از جمله دانشگاه ها پاسخگویی به محیط و چگونگی حفظ بقای معنادار آن در محیط متغیر و پویای کنونی است. زیرا اگر سازمانها نتوانند محیط خود را به نحو مطلوب مورد شناسایی قرار دهند و نتوانند پاسخگویی متناسب و به موقعی داشته باشند بقای آن ها مورد تهدید قرار میگیرد. همان طور که ( ترک زاده، ۱۳۸۸) بیان میکند که سازمان باید بتواند با اتخاذ تصمیم های به موقع و متناسب با شرایط محیط و آینده و در جهت تحقق مطلوبیت ها به شرایط و اقتضائات محیط داخلی و خارجی پاسخ دهد، اینگونه پاسخگویی منجر به توانمندی سیستم برای استمرار بقای معنادار و توسعه سیستم و تاثیر گذاری مثبت بر محیط می شود. از این رو می توان بیان نمود از رویکردی نظام گرا برای توسعه و تحقق پاسخگویی سازمانها به شرایط و اقتضائات محیط در رویکردی راهبردی- به عنوان یک سیستم رفتاری قائدتا لازم است مبتنی بر یک بن مایه مفهومی متقن و در ساختاری مناسب، نظام رفتاری اثربخشی در آن جهت تحقق و جریان یابد. بنابرین توسعه سیستم پاسخگویی به محیط مستلزم سیستمی متشکل از سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی به شرح ذیل است (ترک زاده،۱۳۸۸، ترک زاده و نکومند، ۲۰۱۵).
۲-۳-۱۰ ابعاد پاسخگویی
بعد مفهومی
به طور کلی پنداره شناختی موجود درباره نقش و ضرورت پاسخگویی به محیط، چیستی، ابعاد، ویژگیها، ارزشها و الزامات اساسی آن است. به عبارتی، بعد مفهومی بر ضرورت و مزایای پاسخگویی به شرایط و اقتضائات ناشی از آن در محیط متغیر بیرونی و چالش های درونی سازمانی، مفهوم کلی و هدف از پاسخگویی، قلمرو، رویکردها، فرآیندها و روش های پاسخگویی، ویژگیها و ارزشهای کارکردی پاسخگویی و الزامات و ملاحظات در جهت تحقق مؤثر پاسخگویی به محیط اشاره دارد(ترک زاده، ۱۳۸۸).
بعد ساختاری
هر گونه جهت گیری، ترتیبات و سازوکارهای درونی و حیطی تمهید شده است که منجر به پاسخگویی بموقع و مناسب خواهد شد. این بعد مهم، از سه جنبه قابل بررسی است: جهت گیری راهبردی روشن و مناسب،طرح سازمانی و بستر فرهنگی (ترک زاده، ۱۳۸۸). منظور از جهت گیری راهبردی (استراتژی) روشن و مناسب بیا مأموریت ها و مطلوبیت ها، خط مشی ها و اهداف کلی وعینی دانشگاه برای تمام واحد های کاری و افراد است تا بر آن اساس بتوانند به شرایط درونی و محیطی پاسخگو باشند. طرح سازمانی، ترتیبات و ساز و کارهای سازمان یافته مناسبی برای تحقق موضوع در راستای جهت گیری راهبردی میباشد. برای این منظور چهار عامل را می توان برشمرد:
۱)سیستم ویژه ای برای بستر سازی، پشتیبانی، هدایت فعالیت های پاسخگویی
۲)سیستم ساختاری که مبنای تقسیم کار، همکاری و هماهنگی سیستم ها، واحدها و افراد و فعالیت ها در راستای پاسخگویی
۳)سیستم ارزیابی و یادگیری سازمانی برای فعالیت ها و نتایج حاصل و یادگیری سازمان یافته تجارب
۴)سیستم منابع انسانی که شامل سازوکارهای کارآمد برای گزینش، کارگماری و آموزش و بهسازی، ارزیابی عملکرد و تشویق افراد در خصوص پاسخ های به موقع و مناسب به محیط داخلی و بیرونی باشد.
بعد عملکردی
“
“
این ملاک ها سه ویژگی اساسی دارند:۱٫فقدان کنترل بر مصرف مواد ۲٫ اختلال در عملکرد روزمره و مصرف مستمرماده، به رغم پیامدهای نامطلوب ۳٫ سازگاری جسمانی یا هیجانی ماده، مثلاً ایجادتحمل یا نشانگان ترک.
بین سوء مصرف مواد و اعتیادتفاوت وجود دارد. مصرف ماده ای که خلق و رفتار را تغییر میدهد لزوماًً سوء مصرف مواد تلقی نمی شود مگر آنکه عملکرد مصرف کننده را به طرزی منفی تحت تأثیر قرارمی دهد. مشکل فردفقط موقعی اعتیادتلقی می شودکه نشانه های مرضی جسمی ترک یا تحمل نسبت به ماده مخدر وجوددارد (بهاری، ۱۳۸۸).
طبقه بندی انواع مواد
در حال حاضر در بخش وابستگی و سوء مصرف مواد، واژه مواد میتواند به یک داروی قابل سوء مصرف، داروی تجویزشده یا یک سم اطلاق شود. مواد بحث شده به چندگروه طبقه بندی شده اندکه عبارتنداز: موادافیونی[۵۷]، کندسازها، موادمحرک[۵۸]، توهم زاها(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، ۲۰۰۰؛ مترجمان، نیک خو،آوادیس یانس، ۱۳۸۱).
موادافیونی
موادافیونی شامل افیونهای طبیعی(مانندمورفین)، افیونهای نیمه صناعی[۵۹](مانندهرویین) و افیونهای مصنوعی[۶۰]دارای عمل شبیه به مورفین(مانندکدیین، هیدرومورفین، متادون، اوکسی کدون، مپریدین و فنتانیل) است. داروهایی مانند پنتازوسین[۶۱] و بوپرنورفین نیز که هر دو تاثیرات موافق(آگونیست) و مخالف(آنتاگونیست) افیونی دارند، از این طبقه مواد محسوب میشوند زیرا ویژگی های موافق آن ها اثرات فیزیولوژیایی و رفتاری مشابه آگونیستهای افیونی کلاسیک ایجاد میکنند. موادافیونی را به عنوان داروهای درد زدا، بیهوش کننده، ضداسهال، یا ضدسرفه تجویز میکنند. هرویین شایعترین داروی مورد مصرف در این گروه از مواد است و معمولاً به صورت تزریقی مصرف می شود ولی در این حال وقتی هرویین بسیارخالص در دست باشد آن را دودکرده یا “استنشاق” میکنند. فنتانیل را تزریق میکنند ولی موادضدسرفه و ضداسهال را به صورت خوراکی مصرف میکنند و سایرموادافیونی نیز هم به صورت تزریقی و هم خوراکی مصرف میشوند(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، ۲۰۰۰؛ مترجمان، نیک خو، آوادیس یانس، ۱۳۸۱).
موادآرامبخش، خواب آور یا ضداضطراب
موادآرامبخش، خواب آور یا ضد اضطراب شامل بنزودیازپین ها، داروهای شبه بنزودیازپینی مانند زولپیدم و زالپلون کارباماتها(مانندگلوته تیمید، مپروبامات) باربیتوراتها(مانند سکوباربیتال) و خواب آورهای شبه باربیتوات(مانندگلوته تیمید، متاکوالون) است. این طبقه از موادشامل همه داروهایی است که به عنوان خواب آوارتجویز میشوند و نیز تقریباً همه داروهای تجویزی ضد اضطراب را شامل می شود. داروهای ضداضطراب غیر بنزودیازپینی(مانند با سپیرون، ژپیرون) جزو این طبقه محسوب نمی شوند .بعضی از داروهای مربوط به این طبقه مصارف بالینی مهم دیگری نیزدارند(مانند داروهای ضدتشنج). این داروها مانند الکل کندکننده مغزبوده و میتوانند باعث اختلالهای مشابه ناشی از مواد و اختلالهای مصرف موادگردند. مقادیر زیاد داروهای آرامبخش، خواب آور یا ضداضطراب به ویژه اگر همراه با الکل مصرف شوند میتوانند مرگ آور باشند. این داروها را می توان هم با نسخه پزشک هم از منابع غیرقانونی به دست آورد. گاهی اوقات کسانی که این داروها را با نسخه تهیه میکنند احتمال داردآنها را مورد سوء مصرف قرار دهند و برعکس آن، بعضی از افرادی که این مواد را از”بازارسیاه” به دست می آورند به آن ها وابستگی یا سوء مصرف پیدا نمی کنند. داروهایی که آغاز عمل سریع و یا مدت اثرکوتاه تا متوسطی دارند ممکن است بیشتر در معرض سوء مصرف قرارداشته باشند(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، ۲۰۰۰؛ مترجمان، نیک خو،آوادیس یانس، ۱۳۸۱).
توهم زا
این گروه از مواد متنوع شامل ارگوت [۶۲] و ترکیبهای مربوط به آن(مانند اسیددی اتیل آمیدلایسرجیک یاLSD و دانه های نیلوفر[۶۳])، فنیل الکیل آمینها(مانند مسکالین، دی متوکسی، متیل آمفتامین هم نامیده می شود)، ایندول آلکالوییدها(مانند سایلوسایبین[۶۴]، یادی متیل تریپتامین) و سایر ترکیب های گوناگون است. این گروه شامل فن سایکلیدین و حشیش و ترکیب های فعال آن مانند دلتا نمی شود. هرچند این مواد میتوانند اثرات توهم زا ایجادکنند ولی جداگانه مورد بحث قرارگرفته اند زیرا از نظر سایر تأثیرات روانی و رفتاری تفاوتهای چشمگیری دارند. موادتوهم زا را معمولا به صورت خوراکی مصرف میکنند(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، ۲۰۰۰؛ مترجمان، نیک خو،آوادیس یانس، ۱۳۸۱).
محرکها
این گروه از داروها به عنوان محرک، ایجادکننده هیجان و انرژی است و موجب تحریک فعالیت سلسله مرکزی اعصاب میگردد. این داروها معمولاً برای افزایش هوشیاری، ایجادتحمل زیاد برای بیدار ماندن به مدتی طولانی، جهت کنترل اشتها و ایجاداحساس نشاط به کار می رود. این گروه داروها در پزشکی مصرف محدودی دارند، محرک ها میتوانند ایجاد وابستگی شدید روانی کنند. به طورمثال وابستگی که به وسیله(کراک) ایجاد می شود، سریع ترین و قوی ترین وابستگی است که معتادحتی نمی توانند برای مدت کوتاه آن راکنار بگذارد و باید مرتباً درحال استعمال آن باشد. مشهورترین مواد و ترکیبات اعتیادآور این گروه آمفتامین ها و فرآورده های کوکا است(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی،۲۰۰۰؛ مترجمان، نیک خو،آوادیس یانس، ۱۳۸۱).
تعریف متامفتامین
متامفتامین یاکرییستال- مت که به نامهای خیابانی دیگری همچون شیشه نیزمشهور است و در حال حاضر بیشترین ماده روانگردانی است که مورد سوء مصرف قرار میگیرد(شریعتی راد،۱۳۹۰). امروزه برخی ازاین داروها، از جمله آمفتامین ها و ترکیبات وابسته به آن به عنوان مهمترین داروهای صنعتی و شیمیایی مورد سوء مصرف در تمام جهان شناخته شده است. این ترکیبات گرچه قدمت طولانی دارند ولی مسئله سوء مصرف آن پدیده ای نوپاست(اختیاری،۱۳۸۸).
متامفتامین، نخستین بار به سال ۱۸۹۳ میلادی توسط یک شیمیدان ژاپنی به نام ناگایوشی ناگایی تهیه گردید، ساخت فرم کریستالی این ماده، در سال ۱۹۱۹ میلادی و توسط شیمیدان ژاپنی دیگری بنام آکیرا اوگاتا انجام گرفت و پس از آن به مقدار فراوان جهت استفاده ارتش های ژاپنی و آلمانی نازی در جنگ جهانی دوم مورد تولید انبوه قرارگرفت(شریعتی راد،۱۳۹۰).
این دارو در نخستین سالهای جنگ جهانی دوم تا پایان آن، برای حفظ توجه و دقت در خدمه تانک ها وکشتی ها به صورت مشکلات میان سربازان آلمانی توزیع می گردید که به آن “شکلات پرواز” میگفتند و حتی برای افزایش راندمان کاری در بخش صنایع این دارو بین کارگران نیز توزیع می شده است. پس از سقوط هیتلر و دستیابی ارتش متفقین به آزمایشگاههای تحقیقاتی ارتش آلمان نازی، اطلاعات محرمانه تولید این دارو در دست نیروهای متفقین افتاد و روش ساخت آن به”روش نازی”شهرت یافت. و از آن زمان تاکنون به طور قانونی و به نام تجاری رادزوکسین و در ایالات متحده آمریکاتولید می شود(شریعتی راد،۱۳۹۰).
“
“
۱-عده از فقها معتقدند که قاتل باید دیه مقتول را از مال خود بپردازد زایرا که قتل را، قتل شبه عمد فرض کردهاند، با اینکه ضمان نفوس است و در ضمان نفوس خود جانی ضامن است و نه عاقله.
۲-عده ای دیگر از فقها معتقدند که هیچ گونه دیه ای بر او یا بر عاقله او نمی باشد و دلیلشان اصاله البرائه میباشد و گفته اند اصل یا اقتضاء برائت را درمورد نائم در بر دارد.
۳-بعضی از فقها نیز احتمال دادهاند که دیه او را بیت المال بپردازد و استنادشان روایات وارده میباشد،از جمله این روایت که می فرماید:« لایطل دم امر مسلم» یعنی خون مسلمانان نباید هدر رود.
۴-پاره ای از فقها که در اکثریت بسر میبرند و متأخرین نیز به آن معتقدند، پرداخت دیه به وسیله و بر عهده عاقله شخص خواب و بیهوش است و مدرک آن ها این است که قتل واقع شده چون از نوع خطئی است؛ یعنی شخص در حال خواب مرتکب قتل یا جرح و صدمه بدنی میگردد؛ نه در فعل خود قاصد است و نه قصد قتل را دارد. بنابرین با توجه به ادله وارده در این گونه مواد، عاقله ضامن پرداخت دیه میباشد.
مبحث سوم: عوامل رافع مسئولیت کیفری در قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱
گفتار نخست: صغر سن
سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری است. تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۶۱اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت اطفال میباشد ماده ۴۹ هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند، تنبیه بایستی به میزان و مصلحت باشدتبصره ۲ ماده ۴۹ منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد تبصره ۱ ماده ۴۱مطابق ماده ۵۰ قانون مجازات اسلامی: چنانچه نابالغ مرتکب قتل و جرح وضرب شود عاقله ضامن است لکن در مورد اتلاف مال اشخاص خود طفل ضامن است و ادای آن مال از مال طفل به عهده ولی طفل است.
جنایت عمد و شبه عمد نابالغ به منزله خطای محض وبرعهده عاقله میباشد عاقله مطابق قانون عبارت است از بستگان ذکور نسبی پدری و مادری به ترتیب طبقات ارث به طوری که همه کسانی که حین الفوت میتوانند ارث ببرند به صورت مساوی عهده دار دیه خواهند بود تبصره ماده ۳۰۶ و مواد ۳۰۷ و ۲۲۱ قانون مجازات سلامی نکته مورد توجه آن است که قانونگذار، به جهت تسامح، برای طفلی که مرتکب قتل می شود مجازات قصاص پیشبینی نکرد و برای جبران این فعل قتل، از سوی اطفال، مقرر نموده: عاقله طفل باید دیه مقتول را بپردازد. مطابق تبصره ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی:در جرائم قتل نفس یا نقص عضو اگر جرم ارتکابی عمدی باشد و مرتکب صغیر یا مجنون باشد و پس از بلوغ یا افاقه مرتکب، مجنی علیه در اثر سرایت فوت شود مستوجب قصاص نمی باشد.یعنی اگر طفلی شخص بالغی را مورد ضرب وشتم قراردهد وچندی بگذرد و طفل بالغ شود و مجنی علیه فوت نماید در این خصوص هم مرتکب مجازات قصاص نمی شودحال اگر شخصی طفل غیر ممیز را وادار کند که شخصی را به قتل رساند یعنی طفل بدون تمایل خود این کار را با اکراه انجام دهد یعنی طفل اکراه شونده باشد، طفل مبری از مجازات است و اکراه کننده قصاص می شود در حالی که اگر شخص بالغی شخص بالغ دیگری را وادار به قتل نماید مرتکب قصاص می شود ولی مجازات اکراه کننده یا امر کننده آمر حبس ابد است.
رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور در این خصوص به مقرر میدارد: مطابق مواد ۱۱۸۳ و ۱۲۱۶ قانون مدنی، در صورتی که صغیر باعث ضرر غیر شود خود ضامن است و مسئول جبران خسارت است و ولی او به علت اهلیت صغیر، نماینده قانونی وی میباشد. بنابرین ضرر و زیان ناشی از جرم به عهده شخص متهم صغیر است و محکوم به مالی از اموال خود او استیفاء خواهد شد.
احکام اسلامی از منابع چهارگانه: قرآن سنّت، عقل و اجماع استخراج می شود که قرآن، از اساسیترین منابع فوق است؛ چون علاوه بر این که خود، منبع مستقل احکام است، اعتبار بعضی از منابع مذبور؛ مثل سنت نیز منوط به معارض نبودن با قرآن می باشد.
به بعضی از آیاتی که تعابیر فوق در آن ها تصریح شده است، اشاره می کند:
آیه اوّل: «وقتی که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند (و از شما برای ورود اجازه بگیرند) خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان می کند که او دانا و حکیم است.»
آیه دوم: «… کودکانی که هنوز به حد احتلام نرسیدهاند، در شبانهروز سه مرتبه برای ورود اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، پس از نماز عشا و هنگام ظهر، آنگاه جامه از تن برمیگیرید که این سه وقت، هنگام خلوت شما است.ملاک و معیار اصلی عبور از دوره کودکی و رسیدن به دوره بزرگسالی احتلام و قدرت و توانایی جنسی و عمل زناشویی و تحقق بلوغ اشد است. لذا نمیتوان برای بلوغ، سن خاصی را معین کرد؛ چرا که رسیدن به مراحل حُلم، نکاح و اشد، از امور تکوینی به حساب می آید و تشخیص مسائل و امور تکوینی و طبیعی، عُرف است، نه شرع. از این رو، تعیین سن خاص در امور تکوینی، خارج از وظیفه شارع است و از این جهت مشاهده می شود که در قرآن، هیچ سخنی از سن دختر و پسر به عنوان سن بلوغ به میان نیامده است، بلکه به جای آن، معیارهای کلی ارائه شده است.
گفتار دوم:مستی
سکر به معنی مستی و حالتی است که میان انسان و عقل او عارض می شود یا قرار میگیرد و یا حالتی است که از نوشیدن الکل اتیلیک و اقسام دیگر آن حاصل می شود.سکر اسمی است برای هر چیز که سکر آورد و مست کننده باشد.سکر یعنی بند آوردن و بسته شدن مجرای آب و این تعبیر به جهت اینکه میان انسان و عقلش که آب حیات او است سد میگردد.
“