رضایت زناشویی، حاصل خشنودی و سازگاری زن و شوهر در ابعاد مختلف زندگی مشترک است و استحکام بنیان خانواده و سلامت والدین را تضمین می کند. رضایت زناشویی والدین در حفظ تعادل زندگی و جو عاطفی خانواده نقش حیاتی دارد و عامل مؤثری برای مقابله با فشارهای روانی و داشتن عملکرد مناسب در زندگی است. در زندگی خانوادگی، گاهی کودکان اسباب رنجش، بی حوصلگی، ناسازگاری و نارضایتی والدین و زمانی پیام آور رضایمت مندی و مایه امید والدین به زندگی می باشند. حضور فرزندان به سبب مسایلی که به همراه دارد ممکن است موجب تعمیق روابط زوجین یا کاهش رضایت یا عدم رضایت زناشویی گردد.
روش تحقیق در این پژوهش از نوع روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و جزء تحقیقات کاربردی محسوب می گردد . نمونه آماری این پژوهش برابر 200 نفر از مادران دارای کودک عادی و استثنایی ساکن در منطقه 5 شهرداری شهر کرمانشاه بوده که در این پژوهش به سؤالات پرسشنامه پاسخ داده اند.
یافته های این پژوهش نشان می دهند که : میزان امیدواری در بین مادران دارای کودک عادی و مادران دارای کودک استثنایی، دارای تفاوت معناداری می باشد. مادران دارای کودک عادی دارای میانگین امیدواری بیشتری نسبت به مادران دارای کودک استثنایی بوده اند و دارای تفاوت میانگینی برابر با 6.69 نمره هستند که این میزان از لحاظ آماری یک تفاوت معنادار گزارش شده است. میزان رضایت از زناشویی در بین مادران دارای کودک عادی و مادران دارای کودک استثنایی، دارای تفاوت معناداری می باشد. مادران دارای کودک عادی دارای میانگین امیداوری بیشتری نسبت به مادران دارای کودک استثنایی بوده اند و دارای تفاوت میانگینی برابر با 27.21 نمره هستند که این میزان ازلحاظ آماری یک تفاوت معنادار گزارش شده است.
خانواده را موسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است. ازجمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل های سالم وسازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است و داشتن آگاهی از نیازهای زیستی وروانی و شناخت چگونگی ارضاء آنها و تجهیز شدن به تکنیک های شناخت تمایلات زیستی و روانی ضرورتی انکارناپذیر می باشد. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود ورضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد(عدالتی و ردزوان ،1389).
رضایت زناشویی[1]ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. رضایت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن بواسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می توان رضایت زناشویی را بعنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید، بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است. بویژه در سال های اولیه، رضایت زناشویی بسیار بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارند )احمدی، نبی پور،کیمیایی وافضلی،1389).
سلامت روانشناختی خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی وابسته به سلامت تک تک اعضایِ خانواده میباشد. والدین به عنوان محور خانواده، کارکردها و مسئولیت ها ی مختلف و متنوعی را در رابطه با فرزندان بر عهده دارند. تولد فرزندان سالم (از نظر جسمی و روانی) زمینۀ لازم تحقق این مسئولیت را فراهم میکند . به طور کلی، تولد فرزند واکنشهای مختلفی را از سوی والدین، به خصوص زمانی که کودك با معلولیت متولدمیشود، به وجود میآورد(کاکابرایی وارجمندنیاوافروز،1391).
رضایت زناشویی به طور موثر خانواده و جسم و روان و رفاه اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد و یک ارتباط مستقیم با اعمال و واکنش های کودک دارد . حضور استرس و روابط زناشویی بد پدر و مادر می تواند سلامت روانی کودک را نیز به خطر بیندازد ( رجبی و همکاران ،1391).
داشتن کودکان کم توان ذهنی می تواند مسایل گوناگونی را برای اعضا خانواده به همراه داشته باشد . مسایلی چون هزینه های اقتصادی سنگین ، محدودیت در روابط اجتماعی ، تحمل سرزنش ها و تحقیر های دیگران ، بروز مشکلات زناشویی ، بروز مشکلات در خواهران و برادران و نظایر آن . در بسیاری از موارد کودکان کم توان ذهنی بیشتر وقت خود یا تمام آن را د رخانه و در تعامل با اعضای خانواده به سر میبرند و در نتیجه این گونه کودکان احتمال عملکرد نادرست خانواده و نارضایتی والدین را افزایش می دهند ( به پژوه و رمضانی ،1384).
وجود كودك استثنایی در یك خانواده اغلب آسیب های جبران ناپذیری را بر خانواده وارد میكند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است كه وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی میشود. به طوری كه به محض آگاهی والدین از معلولیت فرزند خود، تمام آرزوها و امیدها به یأس مبدل میگردد ومشكلات والدین شروع میشود(برجیس و همکاران ،1392).یکی از این مشکلات ممکن است عدم رضایت زناشویی باشد که در پژوهش حاضر مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت .
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تعلیم و تربیت در دنیای امروز مفهومی متفاوت با گذشته دارد. تحول علم و فناوری، ضرورت تحول در فرایند فعالیت های آموزشی را انکارناپذیر ساخته است. هرگز نمی توان با طرز تلقی گذشته و سوگیری های کهنه به دانش آموزان و تربیت آن ها نگریست. نظام های آموزشی امروزی، باید نیروهایی را تربیت کنند که در درک دنیای پیچیده موجود توانمند و در مدیریت و رهبری آن خلاق و مبتکر بوده و منطقی رفتار نمایند. تربیت انسان های متفکر و خلاق روش خاص خود را می طلبد، قالب ها و چهارچوب های گذشته هرگز نمی تواند چنین بستر و موقعیتی را فراهم سازند، متأسفانه در بسیاری از نظام های آموزشی به دلیل گسترش و توسعه سریع مدارس و به کارگیری نیروهای اجرائی غیر متخصص و تربیت نشده، عاداتی نامطلوب بر فرایند تدریس حاکم شده است؛ مخصوصا آن دسته از عادت های غلطی که جانشین همفکری، تعامل و مشارکت دانش آموزان در کلاس درس شده اند و هر گونه آزادی اندیشه، نقادی و نوآوری را از آن ها گرفته اند و به جای استفاده از روشهای جدید و فعال تدریس و یادگیری بر اجرای روش های سنتی پافشاری می کنند(شعبانی، 1383).
همچنین باید توجه داشت که در آموزش كودكان تنها مواد آموزشی نیستند كه از اهمیت برخوردارند بلكه نحوه آموزش یا كیفیت آموزش، سطح رشد آن ها، علایق و تجربیات آن ها نیز در امر آموزش تأثیر فراوان دارد این عقیده باعث شده كه روش های انتخابی برای ارائه مطالب آموزش بیشتر مورد توجه متخصصان قرار گیرد(ابراهیمی قوام، 1388).
محققان معتقدند همه انسان ها در كودكی از تفكر خلاق برخوردارند، لكن عدم وجود محیطی مناسب و بی توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می گردد. برای هر جامعه ای وجود افراد خلاق اهمیت زیادی دارد. زیرا در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راه حل های خلاق برای مسائل حال و آینده خود دارند(ادیب نیا، 1388).
بنابراین یكی از ضروری ترین تحولات در نظام های آموزشی، تحول در نگرش و راهبردهای یاددهی-یادگیری است كه مورد استفاده معلمان و مدیران اجرایی نظام آموزشی داشته باشند؛ زیرا نظریه ها و رویكردهای تحول آفرین در فرآیند اجرا با استفاده درست از راهبردهای یاددهی-یادگیری هویت می یابند و كارایی و مفید بودنشان مشخص می شود بهترین برنامه در فرآیند اجرای نامطلوب ممكن است به انحراف كشیده شود و نتیجه ی معكوس به بار آورد. مسئولان و مجریان نظام های آموزشی باید باور كنند كه نظریه ها و اجرای برنامه های درسی عناصری انفكاك ناپذیر هستند و تأثیر متقابل بریكدیگر دارند(شعبانی، 1383).
بر اساس دیدگاه صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت، نهادهای آموزشی باید تلاش كنند كه توانایی های خلاق دانش آموزان را در فرآیند آموزشی صحیح پرورش دهند. زیرا در دنیای آینده نیازمند انسان های متفكر و خلاق می باشد. قدرت آفرینندگی می تواند در حل مسائل زندگی افراد و سازگاری آن ها با محیط بسیار مؤثر باشد.
یادگیری مشارکتی[1] روش تدریسی است که توجه زیادی را در طول سه دههی اخیر به خود جلب نموده است پژوهش های بسیاری انجام شدهاند مبنی بر اینکه اگر دانشآموزان فرصتهای برای تعامل با یکدیگر جهت دستیابی به اهداف مشترک را داشته باشند هم از لحاظ تحصیلی و هم از لحاظ اجتماعی پیشرفت خواهندکرد (جانسون و جانسون[2]، 2002، لئو[3] و همکارانش، 1996، اسلاوین[4]، 1996، به نقل از گیلیس[5] ،2010). تعاملات دانشآموزان فرصتهایی را برای بهبود مهارتهای اجتماعی و به طور کلی برای حل مشکلات گروهی و ارائه راه حل های خلاق ایجاد می کند(ارال و فارم[6]، 2009).
متأسفانه در بسیاری از نظام های آموزشی، آموزش به شوه یادگیری مشاركتی چندان مورد توجه نیست. كتاب های درسی معمولاً به گونه ای نگارش یافته اند كه تنها انبوهی از حقایق علمی را به دانش آموزان منتقل می كنند. و معلمان نیز در فرآیند اجراء اغلب با استفاده از شیوه های سنتی فرصت هرگونه اندیشیدن و خلاقیت را از دانش آموزان می گیرند. با توجه به چنین مسأله ای محقق درصدد پاسخگویی به دو سئوال است:
در این پژوهش برای دست یابی پاسخ چنین سؤال هایی، كتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی را كه توسط دفتر برنامه ریزی و تألیف كتب درسی برای تدریس در مدارس ابتدایی در سال 90-1389 تألیف و ارائه شده است را بر اساس الگوی یادگیری مشاركتی اجرا نمودیم و تأثیر چنین آموزشی را بر میزان رشد خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادیم.
اهمیت و ضرورت تحقیق
اكثر اوقات خلاقیت به عنوان قلمرو اعضای هنرهای خلاق نگریسته می شود كه قلمرو آن در گروه های علمی مدرن قرار داشته و می توانید شواهد آن را در دور و بر خود ببینید. در دنیای واقعی انسان به وسیله محصولات تصور خلاق احاطه شده است. در جهان واقعی وجود مهارت های خلاق یك امر ضروری است زیرا آن ها برای تولید، طراحی، بازاریابی، بسته بندی، مدیریت، مراقبت كودكان، تدریس، مهندسی، تزئینات منزل و خانه داری، معماری، آشپزی، نوشتن، تحقیق و توسعه، توسعه تأسیس شركت ها و موارد دیگر مورد نیاز هستند. در واقع مهارت های خلاق برای همه ی افرادی كه با تفكراتی در زمینه ایده ها و فنون جدید و یا حل مسأله درگیر هستند ضروری می باشد. خلاقیت[7] یك رشته تحصیلی نیست بلكه یك ابزار شناختی ضروری است كه به تمرین و ممارست نیاز دارد(پتی، ترجمه ابراهیمی قوام و عباس صادقی، 1385).
توین بی [8]، معتقد است اگر جامعه نتواند از موهبت خلاقیت حداكثر استفاده را بنماید و بدتر از این، اگر این توانایی را سركوب كند، انسان دیگر از حق ذاتی اش یعنی اشرف مخلوقات بودن محروم می گردد، زیرا در آن صورت كم ثمرترین مخلوقات است. همین دلیل كافی است كه جامعه برای تعلیم و تربیت خلاق اولویت قائل شود. با توجه به مدت زمان زیادی كه بچه ها در مدرسه می گذرانند می توان گفت كه تجربه های مدرسه نقش اساسی در تحقیق خلاقیت آنان در آینده را داراست، لكن تحقیقات نشان داده است كه افراد برجسته به ندرت از مدرسه و معلمانشان به عنوان عامل مؤثر مهمی در رشد توانایی ها و خلاقیتشان یا نموده اند(ادیب نیا، 1388).
در بسیاری از یادگیری ها، از یادگیرنده انتظار می رود كه دانش ها، فنون و ایده هایی كه توسط دیگران مطرح می شود را دریافت كند. كار خلاق در این رابطه یك استثناء بسیار مهم است كه اغلب توسط معلمان و افراد دیگر به خوبی درك نشده و كمتر از ارزش واقعی خود مورد توجه قرار می گیرند(پتی[9]، ترجمه ابراهیمی قوام و عباس صادقی، 1385).
در حالی كه اگر بخواهیم به آینده كشورمان بیندیشیم چاره ای جز این نداریم كه به جای توجه به پیش پا افتادگی ها و جهش های تحصیلی و مدرك گرایی ها، شیوه های آموزش خلاق را در مدارسمان به كار گیریم. یکی از راه های رسیدن به این مهم این است که یک جو مشارکتی و همکارانه در مدارس ما حاکم شود. بدین ترتیب برای اینکه رقابت در مدارس تبدیل به رفاقت شود، و برای اینکه روحیه همکاری و مشارکت در بین یادگیرندگان و مدرسان تقویت شود و همه دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی و پیشرفت تحصیلی و دست یابی به روحیه ای خلاق، به موفقیت دست یابند، به کارگیری رویکرد یادگیری مشارکتی با توجه به انعطاف پذیری که دارد در آموزش و یادگیری دروس مختلف به ویژه دروس تجربی که به تجارب مشترک یادگیری نیازمندند، می تواند بسیار مفید و اثربخش باشد.
یکی از ضرورت های انجام این تحقیق، ضرورت توسعه روحیه رفاقت و همکاری و ایجاد زمینه پیشرفت تحصیلی مطلوب تر و همچنین ایجاد خلاقیت و ایجاد روحیه خلاق در بین دانش آموزان مدارس است. از آنجایی که یکی از اهداف مدارس کشورمان رشد همه جانبه دانش آموزان در تمامی ابعاد فکری، عاطفی و اجتماعی است، به کارگیری یادگیری مشارکتی به عنوان یک روش یادگیری فعال می تواند برای این هدف، مورد استفاده معلمین و دانش آموزان در مدارس کشورمان قرار بگیرد. در این تحقیق ما به بررسی تأثیر الگوی یادگیری مشارکتی بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی می پردازیم تا در صورت گرفتن نتیجه مثبت، در مدارس کشورمان استفاده بهتری از آن به عمل آوریم.
اهداف تحقیق
اهداف كلی:
اهداف جزئی:
فرضیه های تحقیق
فرضیه های اصلی:
فرضیه های فرعی:
تعریف مفاهیم تحقیق
الف: تعاریف نظری
ب: تعاریف عملیاتی
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
توکل و رضا دو مقام از مقامات عرفانی هستند که در تصوّف اسلامی و کتب صوفیه بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و عرفا و صوفیه در آثار خویش بابی مجزّا را به این دو مقام اختصاص داده اند و حکایات مرتبط با این دو مقام را که کاشف از کرامات و ریاضات صوفیه است در این ابواب گنجانده اند. مولوی و حافظ هم که یکی صوفی و دیگر صوفی مشرب است در آثار خویش-مثنوی و دیوان حافظ- به تبیین و تشریح این دو مقام از منظر قرآنی، روایی ، عرفانی و کلامی پرداخته اند که در مثنوی مبحث توکل و رضا که مباحثی عرفانی هستند با دو مبحث کلامی جبر و اختیار ارتباط یافته اند و حافظ در دیوان خویش به توکل با از منظر قرآنی آن نگریسته است.
در مثنوی معنوی توکل بسامد گسترده ای داشته است . مولوی ، حکایاتی در معنی توکّل به معنای اسباب و جهد دارد ، البته کارآیی اسباب به معنی عزل مسبب الأسباب نیست. همین ابزار و آلات و اعضا و جوارحی که خداوند برای انسان قرار داده است ، بی زبان ، مراد او را در استفاده از آن ها بیان می دارد .
اگرچه اغلب نیازهای انسان با توسل به همین اسباب دنیوی مرتفع می شود ، مولوی بر اساس اعتقادات کلام اشعری ، این نکته را نیز متذکر می شود که قدرت حق ، از برگرداندن جریان اسباب ، ناتوان نیست و هرگاه بخواهد می تواند اثر اسباب را محو سازد.
مولوی در باب توکّل در دو موضع از مثنوی بطور مفصل به بحث توکل پرداخته و در باقی مواضع به اجمال از آن گذشته است. دو بحث
مفصل مولوی در باب توکل ، در صورت و محتوا قریب الافق است. نخست در دفتر اول بیت (908) به بعد گفت و گویی میان شیر و نخچیران ترتیب می دهد و باریک ترین نکات را به نحو هنرمندانه ای از زبان حیوانات بیان می دارد. چیرگی و شیوایی بیان مولوی در این بحث ، حقّاً که اعجاب انگیز است. دوم در دفتر پنجم بیت (2380) به بعد که گفت و گویی میان خر و روباه بر می سازد و دقایق شگفت انگیزی در باب توکل و نسبتِ آن با سعی و تلاش بنده از زبان آن دو حیوان بازگو می کند. و البته مولوی نقدهایی را به متوکلان زمان خود از زبان شخصیت های داستانی وارد ساخته است ولی مقام رضا بسامد اندکی داشته است زیرا رضا عموماً با تسلیم گره می خورد و سلوک عرفانی مولوی سلوکی است بر پایة اختیار انسانی و نه جبر مطلق. به عکس مثنوی در دیوان حافظ رضا بازتاب وسیعی داشته است چرا که خواجه نگرشی رضای تؤام با تسلیم جبرگرایانه است امّا توکّل در دیوان او چندان بازتابی نداشته است .
توکّل و رضا در اشعار این دو شاعر در معانی متعدد و متنوعی استعمال شده اند و در بعض موارد این معانی با هم اشتراک دارند که حاکی از نگرش عرفانی یکسان دو شاعر به این دو مقوله است و در بعض موارد با هم تفاوت دارند که این تفاوت ها در حقیقت ناشی از نگرش ممتازِ عرفانی این دو شاعر به دو مقولة توکل و رضا می باشد.در کُل نگرش مولوی در باب رضا و توکل در حقیقت دنبالة مباحثی است که طیّ قرون و اعصار طولانی در میان سلسله های تصوف استمرار داشته است امّا نگرش حافظ به این دو مقوله نگرشی شخصی و فردی است که با تصوّف و عرفانِ پیش ازو چندان ارتباطی ندارد.
پیشینه ی عمده ی پژوهش حاضر کتاب های عرفانی است که در زمینه ی مقامات و حالات عرفانی نگاشته شده اند.
یافتن اشعار مبتنی بر رضا و توکّل در اشعار این دو شاعر که از بزرگان ادب فارسی هستند بررسی و نقد و کاربردشان در زمان ها و مکان های گوناگون دید و نگرش غالب مخاطبان را نسبت به این دو مقام عرفانی تغییر می دهد به این معنی که توکّل به هیچ وجه منافی با جهد و کوشش و توسّل به اسباب طبیعی دنیایی نیست بلکه آن جا که انسان اسباب را دربرآوردن حاجات و اعطای رزق مؤثر حقیقی بداند ، در توکّلش خدشه وار می گردد و آن جا که سالک در مقام شکوه به حق و نه شکوه از حق برآید در مقام رضای او هیچ گونه خللی واردنمی گردد.
دراین پژوهش كه در پنح فصل تهیه وتنظیم شده است برای دستیابی بهتر ومفید تربه اطلاعات ازروش اسنادی وكتابخانه ای استفاده شده است وپژوهشگربامراجعه به منابع ومآخذ نوشتاری اعم از كتاب ومقاله كه شامل ابیاتی از مثنوی ودیوان حافظ كه دربرگیرنده ی دومقام توكل ورضامی باشندوهمچنین با مراجعه به كتابهای عرفانی كه درزمینه مقامات وحالات عرفانی نگاشته شده اند؛اطلاعات وداده های موردنیاز راجمع آوری نموده است .
پژوهش حاضر برآنیم تا به تبیین جایگاه توکل و رضا در مثنوی معنوی و دیوان حافظ و تبیین مشترکات و مفترقات این دو شاعر در باب این دو مقام بپردازیم.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مکتب اکسپرسیونیسم (هیجان نمایی) یکی از پدیده های پر طرفدار قرن بیستم، نوعی جهان بینی مبتنی بر انفجار عواطف و احساسات عمیق و ابراز آنها با شیوه های پرخاشگرانه و به دور از آرامش، طغیان علیه سنت های معمول و پذیرفته شده جامعه است.به نظر می رسد این خصوصیات در آثار مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین عارفان وشاعران ادب فارسی نیز قابل پی گیری باشد. عرفان خلسه وار و شطح آلود، فرا رفتن از واقعیت و سطوح ظاهری، احساس مداری و بیان تأویلی، نفی سنت های منجمد و بهره گیری ازشیوه های بیانی خاص به ویژه حس آمیزی و نیز برخی موضوعات و مضامین مشترک از جمله موارد شباهت و نزدیکی اکسپرسیونیست ها و مولانا است.در حالی که نوع نگاه هدفمند عرفانی و شهود آمیز او در مقابل جهان بینی پوچ گرایانه ی اکسپرسیونیست های سرخورده از مدرنیسم و جنگ جهانی؛ مهم ترین اختلاف مولوی و اکسپرسیونیسم است.
با نگاهی به شعر مولانا شباهت هایی در رویکرد های کلی روش ها و ابزارها و فنون آفرینش شاعرانه ی او با اکسپرسیونیست ها به چشم می آید، به ویژه که بسیاری از هنرمندان اکسپرسیونیست انگیزه اصلی یا یکی از مهم ترین زمینه های خلق آثار خویش را تعلق به عرفان شرقی دانسته اند. بنا بر این در این پایان نامه نحوه ی بروز برخی از دست آورد های فکری، روش های بیانی و شگردهای آفرینش هنری اکسپرسیونیسم در غزلیات شمس بررسی می شود وشباهت های متعدد و البته اختلاف های مهم میان مولانا و اکسپرسیونیست های قرن
بیستمی یادآوری می گردد.
درباره مکتب هنری و ادبی اکسپرسیونیسم سخن بسیار گفته شده و آثار بسیاری نگارش یافته است، همان طور که درباره مولانا و شعر و اندیشه او نیز آثار بسیاری به صورت کتاب و مقاله و پایان نامه عرضه شده است.اما درباره موضوع تحقیق ما وبنا بر جستجوی فراوان جز مقاله کوتاهی با عنوان «اکسپرسیونیسم انتزاعی در آثار مولوی» از خانم فاطمه مصدری که در روز نامه شرق به چاپ رسیده است، اثری دیده نشد. این مقاله نگاه گذرایی به این مقوله داشته و به عمق مطالب و یا بیان مثال و مصادیق ادعای مطرح شده نپرداخته است.
شناخت مولانا و آگاهی از نسبتی که او با زیر بناهای فکری و هنری روز گار ما برقرار می کند کوششی فر هنگی و علمی است که افزون بر گسترش دامنه ی پژوهش های علمی می تواند ما را به خودآگاهی بیشتر فرهنگی برساند.
در بررسی غزل ها «کلیات شمس به تصحیح استاد فروزانفر» و «گزیده غزلیات شمس به تصحیح دکتر شفیعی کدکنی» اساس کار قرار گرفته است.
ارجاع ابیات به صورت :«مولوی ،سال نشر،شماره صفحه »آمده است.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است